در میانه روزهایی که نافه نفت و نفیر توسعه در هوای تهران پیچیده بود و دستان صنعت، گرمِ فشردن عهدهایی تازه برای ایرانِ فردا، «انرژی دانا» بار دیگر، نهفقط بهعنوان شرکتی پیشرو و نوآور، که بهسان مجموعهای اهل مهارت و خرد، بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی را -به نیکی- محل و محملی برای تبیین ربع قرن اندوخته و آموخته دانست.
درخشش امسال، جدا از اقبال بازدیدکنندگان، کیفیت کاربردی و زیباییشناختی غرفه و ظرفیتهای پذیرایی و معرفی دستاوردهای شرکت، در ژرفای رخدادهایی بود که به ثمر نشستند.
نقطه عطف این رویدادها، امضای قرارداد تأمین مالی دههزار میلیارد ریالی با صندوق پژوهش و فناوری صنعت نفت بود؛ گامی بلند در مسیر استقلال و جسارت اقتصادی. این قرارداد، دانا را در شمار معدود بازیگران ملی قرار میدهد که توان بسیج سرمایههای عظیم برای توسعه زیرساختهای راهبردی را دارند؛ سرمایهای که نه یک عدد، که پشتوانهای برای تحقق پروژههاییست که در افق ایرانِ آباد میدرخشند.
بازدید جناب آقای مهندس محسن پاکنژاد، وزیر محترم نفت، از غرفه انرژی دانا نیز لحظهای بود پُر معنا؛ حضوری که فراتر از رسم تشریفات، نشانهای از اعتماد و همراهی وزارتخانه با مسیر دانایی، توسعه و نگاه تخصصمحور مجموعه بود. گفتوگوها در حاشیه این دیدار، دلالت بر همسویی اندیشهها داشت؛ از زنجیره ارزش انرژی تا زلالِ زایش در فناوریهای بومی.
و اما در میانه این شور و شعور، دو توافق کلیدی با شرکت ملی حفاری ایران نیز به امضا رسید؛ نخست برای اجاره دو دکل حفاری طی یکسال در میدان «پایدار غرب» و دیگری قراردادی پنجساله برای ارائه خدمات یکپارچه حفاری. این پیمانها، نهتنها ابزار عملیات، که ضامن استمرار و ثبات در مسیر تولید پایدار و هوشمند در یکی از مهمترین میدانهای غرب کشورند.
و فرجام کار، در واپسین روزهای نمایشگاه، تفاهمنامهای مهم با مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت ایران منعقد شد؛ موضوع مرکزی این موافقتنامه تمرکز بر بازپردازش و تفسیر دوباره همه خطوط لرزهای میدان سهراب و پیرامون آن بود. گامی در جهت کاستن از ابهام و افزودن بر دقت چشمهایی که به آینده انرژی ایران مینگرند. این همکاری، زبان مشترک زمین و ذهن را دقیقتر و کارآمدتر میسازد.
و چنین بود که «انرژی دانا»، با پیمانی تازه، نگاهی راهبردی و حضوری متین، بار دیگر نشان داد که دانایی، خبرگی و نوآوری، میتوانند سه ضلع پیشرفت ایران باشند.
این قصه هم به پایان رسید… باری، قصه ساختنِ میهن سرِ باز ایستادن ندارد؛ این شور از شعور دانایی شعله میگیرد که -چون «شعله بهرام»- خاموشناشدنیست!
ما به سوالات شما پاسخ میدهیم