روز نارنجیِ دانایی؛ به بهای همکاری، به بهانه ‌روز کارمند

دسته بندی :
منابع انسانی

نارنجی، خورشید است وقتی زمین را به‌دور خودش تاب می‌دهد. نارنجی خورشید است به‌وقت طلوع و دم غروب… نارنجی نشانه زندگی‌ست؛ نشانی از همکاری مه و خورشید و فلک که همه‌چیز را بر مدارِ مدارا نگه می‌دارد. نارنجی نمادی‌ست از کار و تلاش و پایبندی.

آئین روز نارنجی، امسال برای نخستین‌بار، در انرژی دانا برگزار شد؛ آئینی به‌ بهانه کار و همکاری و نزدیک به روز کارمند که رنگی دانایی به خود گرفته بود- نارنجیِ دانایی. این رویداد که توسط تیم توسعه فرهنگ با همکاری تیم‌های پشتیبانی و ارتباطات شمایل و شاکله یافت، چون تسری رنگ نارنجی لوگوی دانا که خود از سرایت خورشید است، در ساختمان‌های دانا، مانا، پایگاه‌ها و مناطق عملیاتی پژواک یافت؛ پژواکی از شادی و رنگ و کودکی. سایه‌بان‌هایی رنگی، تونل‌های از بادکنک و گل‌دان‌های گل‌افشان و… خلاصه مجلسی آراسته و سراسر هماهنگی.

همکاران در فضای این کلام سهراب سپهری که «کودکان احساس، جای بازی اینجاست…» دل به زلالِ دریا زدند و قلمو در نارنجیِ رویا چرخاندند و با نارنجی و سیاه و سفید، طبع آزمودند. هدایایی دست‌به‌دست شد و بساط خوراکی و نوشیدنی و پوشیدنی نارنجی هم به‌راه بود؛ هر کدام از همکاران نشانی از رنگ نارنجی در پوشیدنی‌هایش داشت؛ نشانی که مثل اجزاء متکثر لوگوی انرژی دانا، کلی منسجم را تجسم می‌بخشید؛ انگار تکه‌های یک پازل بزرگ یا یک هولوگرام که هر جزئش مشخصات کل را بروز می‌دهد؛ مشخصاتی چون همدلی، همکاری و هم‌افزایی.

سر آخر، روز نارنجی با ‌عکاسی در لوکیشن‌های تدارک‌دیده‌شده فرجام گرفت؛ در قاب عکسی شماتیک یا دکوری دنج و کنج که لحظه‌ها را مدام کنند. عکس‌هایی در آلبوم خاطرات انرژی دانا که نارنجی دانایی را چون نقطه‌ای درخشان به ماندگار در خود بگیرد؛ نقطه‌ای درخشان‌تر از نارنجیِ نارنج؛ همانند آنچه در کلام اسدی توسی آمده است: «ز زَر، بی‌کران نار و نارَنج بود/ که هر‌یک بهای یکی گَنج بود.»

ما به سوالات شما پاسخ می دهیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *