آبادان به کجا می‌رود؟

دسته بندی :
صنعت انرژی

جامعهشناسی توسعه به رشد هماهنگ و هم‌بسته و موزون در همه‌ی ابعاد مادی و معنوی می‌پردازد. دکتر لهسایی‌زاده در این یادداشت، بر ضرورت همه‌جانبه‌گرایی در توسعه‌ی شهر آبادان تاکید می‌کند.  تالیفات و سخنرانی‌های متعدد او با همین سیاق دست‌مایه‌ی پژوهشگران ایرانی و خارجی قرار گرفته است. در این نوشته مفهوم تک‌بعدی توسعه که ناظر بر رشد کمی است را نقد می‌کند و مدیران  دولتی و کنشگران اجتماعی اقتصادی را به هماهنگی بیشتر حول یک برنامه‌ی مدون دعوت می‌کند.

هرگاه بخواهیم ببینیم یک جامعه در مسیر توسعه خود به کجا می‌رود، باید ابتدا ببینیم کجا بوده و هست تا آینده‌اش را ترسیم کنیم. آبادان مانند هر جامعه‌ی دیگر از چهار بخش کلی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی تشکیل شده است.

ساختار اقتصادی آبادان از چند بخش بسیار مهم تشکیل شده است. در بخش نفت بدون‌شک آبادان دارای بزرگترین پالایشگاه نفت در جهان است که جنگ تحمیلی آن را از جایگاه نخست پایین کشید. تلاش متخصصان متعهد ایرانی در بازسازی پالایشگاه را سر پا نگه داشت. اما امروز بر همگان روشن است که فناوری پالایشگاه باید بسیار به‌روز شود و توجه به لزوم سرمایه‌گذاری، نیاز آن وجود دارد که از بالادست شرایطی فراهم شود تا این پالایشگاه بتواند با پالایشگاه‌های مدرن دنیا رقابت کند.

پتروشیمی آبادان در زمان راه‌اندازی اولاً بزرگترین پتروشیمی ایران بود و در خاورمیانه هم حرف اول را می‌زد و علاوه بر تامین مایحتاج داخلی به‌مقدار زیادی صادرات داشت که از هر دو طریق صرفه‌جوئی ارزی به ارمغان آورده بود. این مجتمع نیز با آغاز جنگ تحمیلی به تعطیلی کشیده شد و پس از جنگ و بازسازی و با توجه به تأسیس پروژه‌های متعدد در ایران و در منطقه و خروج سرمایه‌گذار خارجی، افتی شدید کرد. این واحد صنعتی نیازمند به‌روز شدن از نظر فناوری است و در صورت عدم توجه به این امر در آینده در رقابت با پتروشیمی‌ها در منطقه عقب می‌ماند. آنچه برای این پتروشیمی ضروری به‌نظر می‌رسد جذب سرمایه‌ی خارجی است.

جنبه‌ی دیگر در اقتصاد آبادان کارگاه‌های صنعتی بود که به شکل‌های دولتی، مختلط دولتی و غیردولتی، شهرداری، فردی، شرکت سهامی، شرکت تعاونی و شرکت‌های غیر رسمی فعال بودند. پیش از جنگ کارخانه‌های بسته‌بندی مواد غذایی، تهیه‌ی لبنیات، آردسازی، تولید پاکت، یخچال‌سازی، قایق‌سازی و حتی یک کارخانه‌ی کشتی‌سازی تمامی مایحتاج داخلی آبادان و شهرهای اطراف را برطرف می‌کرد. ظاهرا این کارگاه‌ها دیگر وجود ندارند و به‌نظر نمی‌رسد که تلاشی برای تاسیس مجدد آنها بشود. چه در پیش است؟ وابستگی هرچه بیشتر آبادان به دیگر شهرها.

در رابطه با تجارت و بازرگانی آبادان یکی از بنادر مهم ایران و خاورمیانه محسوب می‌شد. بازرگانی و تجارت آبادان به کلی داخلی و خارجی تقسیم می‌شد. اجناس به آبادان می‌آمد و از آبادان صادر می‌شد. کالا از خارج به آبادان می‌آمد و از آبادان به داخل ایران توزیع می‌شد. در حال حاضر آبادان از آن مرکزیت صدور کالا عقب‌ مانده و با توسعه‌ی بنادر دیگر در ایران که امکان دسترسی به آنها آسان‌تر است آبادان در اولویت سه و چهار قرار دارد.

باید فکری به‌حال این مسئله کرد. باید تسهیلاتی فراهم شود که کالاهای تولید داخلی بتوانند جذب اسکله‌های آبادان شوند. باید تجار آبادانی را تقویت کرد تا انگیزه در ورود و خروج کالا داشته باشند. کارگاه بسته‌بندی خرما باید با کیفیت باشد تا آبادان تبدیل شود به یک مرکز جمع‌آوری خرماهای ایران و صدور به دیگر کشورها.

واردات کالاها باید کاملا کنترل‌شده باشد تا رشد اقتصادی صورت گیرد. با توسعه‌ی بخش صنعت، بخش خدمات در اقتصاد آبادان گسترش یافت و به رتبه‌ی سوم در فعالیت‌های اقتصادی آبادان دست یافت. فعالیت خدماتی شرکت نفت و بخش شهری آبادان در یک پیوند ارگانیک، آبادان را از لحاظ خدماتی به یک شهر بی‌نظیر تبدیل کرده بود. امروز این پیوند از بین رفته یا بسیار کم‌رنگ شده است. عدم مشارکت شرکت نفت در ارائه‌ی خدمات به بخش خصوصی (شهری) باعث بروز هر چه بیشتر مشکلات در آبادان می‌شود. سلامت بخش شرکت نفتی در گرو سلامت بخش شهری است. سلامت بخش شهری در گرو کمک‌های شرکت نفتی است.

کشاورزی آبادان قبل از جنگ بی‌نظیر بود. در خرما، آبادان در ایران حرف اول را می‌زد. امروز آبادان آن جایگاه والای تولید خرما در ایران را ندارد. زمین هست، آب هست، نیروی انسانی هم هست، تنها مدیریت می‌خواهد. مدیریت سنتی از بین رفته است. اگر با مدیریت جدید جایگزین نشود بعد از دو نسل همین مقدار تولید خرما هم از بین خواهد رفت.

کیست که نداند دامداری آبادان به‌ویژه گاوداری و گاومیش‌داری در آبادان حرف اول را در خوزستان می‌زد. گاوداری سنتی در آبادان بسیار کم‌رنگ شده است. اگر گاوداری صنعتی در آبادان تاسیس نشود، گاو و گاومیش از آبادان رخت برمی‌بندد. صید و صیادی فعالیتی پرسود در آبادان بود. با رفتن نخلستان‌نشینان از آبادان صیادی افت شدیدی کرد و با اینکه پس از جنگ به‌طور پراکنده ماهی‌گیری مجدداً در آبادان راه افتاد، اما صید ماهی در آبادان بیشتر مصرف محلی دارد و صیادیُ در سطح وسیع دیگر بنادر بازار ماهی ایران و کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس را به‌دست آورده است و صیادان آبادانی عقب مانده‌اند و اگر همین روند پیش برود این بخش از اقتصاد آبادان از بین خواهد رفت.

 و بالاخره صنایع بومی و سنتی آبادان که از دیرباز شهرت برون‌مرزی داشت با مهاجرت نخلستان‌نشینان رو به افول رفته است. وزارت صمت و سازمان‌های صنایع‌دستی و گردشگری باید فکر اساسی برای این فعالیت اقتصادی بکنند در غیر این صورت این صنایع نیز محکوم به فنا هستند.

فرهنگ معجونی و غنی آبادان که در طول یک صد سال گذشته به‌وجود آمد در اثر جنگ تحمیلی ضربه‌های شدید خورد. فعالیت‌های ورزشی، موسیقی، سینما و تئاتر، باشگاه‌ها، انجمن‌ها و بسیاری از دیگر فعالیت‌های فرهنگی در آبادان آن شادابی و رتبه‌ی گذشته را ندارد. استعدادها وجود دارد، نیروی انسانی علاقه‌مند حضور دارد اما سرمایه‌ی لازم و مدیریت کارا وجود ندارد. برای مثال فوتبال آبادان در ایران حرف اول را می‌زد و آبادان صادرکننده‌ی فوتبالیست به ورزش ایران بود حالا تنها تیم مطرح آبادانی دست و پا می‌زند تا غرق نشود. در زمینه‌ی شنا، آبادان همیشه رقیب سرسخت تهران بود و شناگرانی در تیم ملی شنا و واترپلو داشت. حالا چه شده است که شنای آبادان دیگر در صدر جدول شنای ایران نیست. آبادان بالاترین تعداد سینما را بعد از تهران داشت. همین امر علاقه‌مندان به فعالیت‌های فیلم را در آبادان بسیار فعال کرده بود. جمعیت آبادان افزایش یافته اما سطح سینما در آبادان کاهش یافته است و در نتیجه فعالیت فرهنگی در زمینه‌ی فیلم و تئاتر افت کرده است.

جوانان علاقه‌مند به هنر‌پیشه گری در آبادان بسیار زیاد است اما متاسفانه تسهیلات بسیار کم است. اگر آبادان در زمینه‌های فرهنگی قبل از انقلاب حرفی برای گفتن داشت زیرا تسهیلات زیربنایی سطح بالایی از نظر کیفیت و کمیت داشت. گردشگری در آبادان را به‌یاد بیاوریم. قبل از انقلاب مسافرانی که به آبادان می‌آمدند با خاطرات فراموش‌نشدنی از آبادان می‌رفتند. این امر به ‌آن خاطر بود که برای مسافران هم تسهیلات موجود بود و هم جاهای دیدنی آبادان به‌راحتی گردشگران را به خود جذب می‌کرد. در حال حاضر به‌جز یک موسسه‌ی گردشگری موسسه ی دیگری در آبادان دیده نمی‌شود. همین یک موسسه هم از پشتیبانی کافی برخوردار نیست. پس چه انتظاری می‌رود که روز به روز بر تعداد گردشگران بازدید‌کننده از آبادان افزوده شود. شرکت نفت و ادارات دولتی و بخش خصوصی باید دست‌به دست هم بدهند و زمینه‌های جذب گردشگران آبادان را ارتقا ببخشند.

از نظر ساختار اجتماعی، آبادان تغییرات اساسی کرده است. بر اثر جنگ تحمیلی و در نتیجه‌ی برگشت ناقص جمعیت به آبادان، کمیت و کیفیت جمعیت آبادان آنچنان تغییر کرد که دیگر هیچ‌گاه به‌شکل قبل از جنگ برنگشت. جمعیت از تعادل خارج شده و ترکیب مناسبی ندارد. ساختارهای سنی و قوی شدیداً دستخوش جرح و تعدیل شده است. شهری که روزی مرکز مهاجرپذیری ایران بود حالا عمدتاً مهاجرفرست شده است. نیروی فعال و جوان از آن خارج می‌شود. شهری که قطب اشتغال در ایران بود و آنان که در پی اشتغال بودند، ابتدا به آبادان می آمدند و اگر شاغل نمی شدند بعداً به دیگر شهرها می‌رفتند. حالا آبادان باید دارای نرخ بالای بیکاری به ویژه در میان جوانان باشد. این امر صرفاً به‌دلیل افت بخش اقتصادی در آبادان است. تا اقتصاد در آبادان تنظیم نشود اشتغال همچنان سیر نزولی طی خواهد کرد.

کیست که نداند آموزش‌و پرورش و آموزش‌عالی در آبادان از کیفیت بسیار بالایی برخوردار بود. مدارس آبادان از نظر ساختار فیزیکی از پیشرفته‌ترین مدارس ایران بوده و دانشکده نفت آبادان پیشرو آموزش‌عالی فنی در ایران بود. امروز آموزش‌و پرورش در آبادان مورد کم‌لطفی قرار گرفته است. قبل از جنگ می‌توان گفت که تمامی توان آموزش‌و پرورش آبادان در گرو کمک های شرکت نفت بود. از حالا به بعد هم شرکت نفت باید به کمک‌های خود ادامه دهد. در غیر این‌صورت اگر شاهد رکود آموزش‌و پرورش در آبادان شدیم نباید تعجب کنیم. تعامل بین آموزش‌و‌پرورش و شرکت نفت در آبادان یک فرآیند برد برد بود چون هم به‌نفع آموزش‌و‌پرورش و هم به‌نفع پرسنل شرکت نفت و خانواده‌های آنها بود. آموزش‌و‌پرورش یک نهاد هزینه‌‌بر است که باید از خارج از سازمان آموزش‌و‌پرورش مورد حمایت قرار بگیرد. این حمایت در آبادان از نظر تاریخی در گرو کمک‌های شرکت نفت بوده است و باید تداوم بیابد.

از منظر سیاسی، آبادان صنعتی شهری کارگری بود و در همین رابطه پیش از انقلاب ساکنان آن از سطح شعور سیاسی بسیار بالایی برخوردار بودند به‌طوری‌که در جنبش‌های کارگری در ایران حرف اول را می‌زد. در جنبش ملی شدن صنعت نفت مرکز اصلی به زانو در آوردن استعمار انگلیس بود. در انقلاب ۱۳۵۷ یکی از موثرترین شهرها در به‌ثمر رسیدن انقلاب بود. در جنگ تحمیلی مقاومت مردم آبادان زبان‌زد همه‌ی مردم ایران بود. این روحیه و شعور سیاسی باید در آبادان تداوم پیدا کند. امروز شکل مشارکت سیاسی عوض شده است. باید کاری کرد که مردم آبادان حضوری فعال در حرکت سیاسی داشته باشند. باید کاری کرد که مردم شوق مشارکت سیاسی و تعیین سرنوشت خود را داشته باشند.

 رخوت در یک جامعه، در اثر کم‌رنگ شدن فعالیت سیاسی مسلط می‌شود. باید عوامل کاهش‌دهنده‌ی مشارکت‌های سیاسی را شناسایی و آنها را به‌روش اصولی برطرف کرد در غیر این‌صورت با جامعه‌ای منفعل روبه‌رو خواهیم شد. اگر این چهار جنبه‌ی جامعه‌ی آبادان مورد توجه علمی و ساختاری قرار بگیرد آبادان در آینده جایگاه واقعی خود را باز می‌یابد در غیر این‌صورت مسیر نزولی خواهد داشت.

آبادان شهر اولین‌ها، اولین شهر صنعتی و مدرن ایران باید به‌صورت یک الگو باقی بماند. این امر در گرو همکاری‌های متقابل بین شرکت نفت، سازمان‌های دولتی و بخش خصوصی خواهد بود. در این رابطه یک نهاد هماهنگ‌کننده‌ی دارای توان اجرایی لازم است که سایر نهادها فرمانبرداری از آن داشته باشد.

 

1- لهسائی‌زاده، عبدالعلی (1385) جامعه‌شناسی آبادان- تهران: کیان‌مهر، چاپ سوم.

یادداشت دکتر عبدالعلی لهسائیزاده به‌درخواست سردبیری تهیه و منتشر می‌شود. انتشار و استفاده از آن در صورت اشاره به نام نویسنده بلامانع است.

دکترعبدالعلی لهساییزاده

اسفند ۱۴۰۰

برچسب ها :

ما به سوالات شما پاسخ می دهیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *